تصمیم گیری به انتخاب از میان روش های عمل جایگزین اشاره دارد – که ممکن است شامل انفعال نیز باشد. تصمیم گیری ممکن است بر اساس دامنه، اهمیت و تأثیر در دسته های مختلفی طبقه بندی شود. عواملی که میتواند انواع تصمیم گیری را تعریف کنید شامل:
بر حسب اینکه هر کدام از این عوامل چقدر تاثیر بر تصمیم و تصمیم گیری دارند، انواع تصمیم گیری وجود دارد. به طور مثال می توان این موارد را گفت:
علیرغم ماهیت گسترده تصمیمات در مثال قبلی، همه تصمیمات پیامدهای عمده ای ندارند یا حتی نیاز به تفکر زیادی ندارند. به عنوان مثال، قبل از اینکه به کلاس بیایید، تصمیمات ساده و معمولی می گیرید، مانند اینکه چه بپوشید، چه بخورید، و چه مسیری را برای رفتن به خانه و مدرسه طی کنید. احتمالاً زمان زیادی را صرف این تصمیمات پیش پا افتاده نمی کنید. این نوع تصمیمات مستقیم، تصمیمات برنامه ریزی شده نامیده می شوند.
اینها تصمیماتی هستند که به قدری مکرر اتفاق می افتند که ما یک پاسخ خودکار به آنها ایجاد می کنیم. پاسخ خودکاری که برای اتخاذ این تصمیمات استفاده می کنیم، قانون تصمیم نامیده می شود. به عنوان مثال، بسیاری از رستوران ها به عنوان بخشی معمول از انجام تجارت با شکایات مشتریان روبرو می شوند. از آنجا که این یک مشکل تکراری برای رستوران ها است، ممکن است به عنوان یک تصمیم برنامه ریزی شده در نظر گرفته شود.
برای مقابله با این مشکل، رستوران ممکن است سیاستی داشته باشد که بیان می کند هر بار که یک شکایت معتبر مشتری دریافت می کند، مشتری باید یک دسر رایگان دریافت کند که نشان دهنده یک قانون تصمیم گیری است. اتخاذ تصمیمات استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی بخشی جدایی ناپذیر از عملکرد برنامه ریزی در مدل P-O-L-C (برنامه ریزی-سازماندهی-رهبری-کنترل) است.
با این حال، تصمیماتی که منحصر به فرد و مهم هستند نیاز به تفکر آگاهانه، جمع آوری اطلاعات و بررسی دقیق گزینه ها دارند. به این تصمیمات برنامه ریزی نشده می گویند. به عنوان مثال، در سال 2005، مک دونالد از نیاز به پاسخگویی به نگرانی های فزاینده مشتریان در مورد غذاهای پرچرب و کالری آگاه شد.
این یک تصمیم برنامهریزی نشده است، زیرا برای چندین دهه، مشتریان رستورانهای فست فود بیشتر به طعم و قیمت غذا توجه میکردند تا سلامتی. در پاسخ، مکدونالدز تصمیم گرفت جایگزینهای سالمتری مانند جایگزینی برشهای سیب در وعدههای غذایی شاد به جای سیبزمینی سرخ کرده و قطع استفاده از چربیهای ترانس ارائه دهد. یک وضعیت بحرانی همچنین یک تصمیم برنامه ریزی نشده برای شرکت ها است.
به عنوان مثال دیگری، رهبری Nutrorim با یک تصمیم سخت روبرو بود. آنها اخیراً محصول جدیدی به نام ChargeUp with Lipitrene را معرفی کرده بودند. این محصول نسخه بهبود یافته ای از پودر نوشیدنی ورزشی محبوب خود، ChargeUp است. اما یک تماس تلفنی از یک اداره بهداشت ایالتی به آنها اطلاع داده شد که چندین مورد ناراحتی گوارشی پس از مصرف محصول جدید توسط مردم گزارش شده است.
Nutrorim تصمیم گرفت فورا ChargeUp با لیپیترن را فراخوانی کند. دو هفته بعد، مشخص شد که مشکلات گوارشی ارتباطی با ChargeUp با لیپیترن ندارد. با این حال، آسیب به برند و ترازنامه قبلاً وارد شده بود. این تصمیم ناخوشایند باعث شد که Nutrorim در نحوه تصمیم گیری تحت فشار تجدید نظر کند، به طوری که آنها اکنون اطلاعاتی را برای انتخاب آگاهانه جمع آوری می کنند، حتی زمانی که زمان بسیار مهم است (گاروین، 2006).