تئوری بازی ها، شاخه ای از ریاضیات کاربردی، ریشه در بازی های سالنی دارد، اما امروزه به طور گسترده در بسیاری از رشته ها مانند اقتصاد و علوم کامپیوتر استفاده می شود.
این مطالعه سیستماتیک هر موقعیتی است که بر اساس قوانین حاکم است، که در آن نتیجه به اقدامات چندین نفر بستگی دارد. برای بازه این تئوری می توان به بازیهای ساده مانند تیکتاک و راک، کاغذ، قیچی اشاره کرد. هم به شرکتهای بزرگی مانند کوکا و پپسی که برای فروش محصولاتشان با هم رقابت میکنند، متغیر است.
تئوری بازی میتواند دامنهای از دعوای خواهر و برادر بر سر تکهای پیتزا گرفته تا کشورهایی که درگیر استراتژیهای نظامی هستند را پوشش دهد.
به طور معمول، تئوری بازی فرض میکند که بازیکنان فقط میخواهند رضایت خود را به حداکثر برسانند و همچنین برای انجام این کار به اندازه کافی باهوش هستند.
بسیاری از جنبه های نظریه بازی ها در مثال معروفی به نام معمای زندانی نشان داده شده است. در اینجا داستان پشت سر دوراهی زندانی است: دو عضو باند مظنون به یک جنایت بزرگ به طور جداگانه توسط پلیس بازجویی می شوند. اگر هیچ یک از آنها اعتراف نکنند، پلیس فقط برای اتهام کوچکی که حبس 2 ساله دارد، شواهد کافی دارد. اگر هر دو اعتراف کنند، هر کدام به 10 سال زندان محکوم خواهند شد. در حالت ایده آل، آنها باید هر دو ساکت بمانند و کمترین محکومیت ممکن را دریافت کنند. اما اینجا اتفاقی پیش می آید. اگر یکی از آنها اعتراف کند، آن زندانی می تواند به عنوان شاهد مصونیت بگیرد و به زندان محکوم شود، در حالی که فرد دیگر به 20 سال محکوم می شود. این معامله کوچک همه چیز را تغییر می دهد.
این دو زندانی چگونه تصمیم خواهند گرفت؟ زندانی 1 تعجب می کند: اگر زندانی دیگر قصد اعتراف دارد، من باید چه کار کنم؟ باید اعتراف کنم: در غیر این صورت زندانی دیگری که قصد اعتراف دارد مصونیت خواهد گرفت و من به بیست سال محکوم خواهم شد. حالا فرض کنید زندانی ۲ قرار نیست اعتراف کند، چه کار کنم؟ باز هم باید اعتراف کنم چون در این صورت مصونیت می گیرم بدون اینکه زندانی شوم.
صرف نظر از تصمیم زندانی ۲، باید اعتراف کنم. در این سناریوی کوچک هوشمندانه که توسط پلیس تنظیم شده است، هر دو به احتمال زیاد اعتراف خواهند کرد و بنابراین هر کدام 10 سال زندان خواهند داشت. در واقع، این داستان کوچک حتی به هالیوود راه پیدا کرده است که معروف ترین آن در فیلم «قتل با اعداد» است.
از این بازی می توان برای درک چیزهای متنوعی مانند جنگ سرد، تغییرات آب و هوا و چگونگی رشد صنعت لوازم آرایشی استفاده کرد. بیایید به تغییرات آب و هوایی نگاه کنیم، که اغلب به سرمایه گذاری در فناوری پرهزینه نیاز دارد.
هر کشوری دوست دارد کشورهای دیگر برای مقابله با تغییرات آب و هوایی سرمایه گذاری کنند، بدون اینکه خود سرمایه گذاری های گران قیمتی انجام دهند. متأسفانه، از آنجایی که اکثر کشورها دقیقاً چنین استدلال می کنند، تغییرات اقلیمی بدون توجه باقی می ماند.
صنعت زیبایی از منطق مشابهی برای فروش محصولات بیشتر استفاده می کند: شخصی ممکن است فکر کند، “اگر من از این مرطوب کننده صورت استفاده نکنم، بقیه از این کار استفاده خواهند کرد و ظاهر بهتری خواهند داشت.”
و نسخه ای از Prisoner’s Dilemma می تواند استراتژی دو ابرقدرت را در طول جنگ سرد توضیح دهد. اگر اتحاد جماهیر شوروی تسلیحات هستهای انباشته میکرد، ایالات متحده باید سرعت خود را حفظ میکرد. متأسفانه، هر دو کشور یکسان استدلال کردند و در نهایت با انباشته ای از سلاح های هسته ای، از منابعی استفاده کردند که می توانست بهتر در جای دیگری خرج شود.
بینش کلیدی از معمای زندانی اینه که در بسیاری از موارد تضاد بین آنچه برای جامعه خوب است و آنچه برای فرد خوب است وجود دارد. هر دوره ابتدایی در تئوری بازی ها به شما می آموزد؛ که چگونه بسیاری از موقعیت های زندگی روزمره را به بازی تبدیل کنید تا بهترین استراتژی خود را پیدا کنید.
از آنجایی که شرکتها و موسسات دولتی افرادی را استخدام میکنند که در نظریه بازیها متخصص هستند. دانستن اینکه چگونه این نظریه تصمیمگیری میکند به یک مهارت ضروری زندگی تبدیل شده است. به هر حال، اگر مکث کنید و به اطراف نگاه کنید. به زودی متوجه خواهید شد که در حال انجام چنین بازی هایی بوده اید، چه می دانستید یا نه.