برخی از تصمیمات به قدری ساده هستند که شما به سختی می دانید که آنها را می گیرید، در حالی که برخی دیگر زمان بر هستند، ریسک بالایی دارند و می توانند شما را مضطرب کنند. تصمیمات می توانند یک پروژه یا کل کسب و کار را ایجاد یا شکست دهند. و اغلب شامل مسائل بین فردی پیچیده و غیرقابل پیش بینی نیز می شود. بنابراین دانستن درباره فرآیند تصمیم گیری بسیار ضروری است.
تصمیم گیری فرآیند انتخاب بین احتمالات است. اغلب بخشی از حل مسئله است. هر چه تصمیم پیچیده تر باشد، قبل از تصمیم گیری در مورد یک اقدام، باید عوامل بیشتری را در نظر بگیرید. ابزارها و استراتژیهای زیادی وجود دارد که میتواند به شما کمک کند تا با تفکر بیشتر و مؤثرتر تصمیم بگیرید.
در این مقاله، ما یک رویکرد هفت مرحلهای را برای بهبود کیفیت تصمیمگیری و افزایش شانس شما برای یک نتیجه موفق بررسی میکنیم.
برای جلوگیری از تصمیم گیری بد، باید طیفی از مهارت های تصمیم گیری را در یک فرآیند منطقی و منظم گرد هم آورید. ما هفت مرحله زیر را توصیه می کنیم:
تصمیمات اغلب با شکست مواجه می شوند زیرا عوامل کلیدی از همان ابتدا نادیده گرفته می شوند. بنابراین، قبل از اینکه بتوانید تصمیم بگیرید، باید شرایط خود را کاملاً درک کنید. با در نظر گرفتن تصمیم در زمینه مشکلی که در نظر گرفته شده است شروع کنید. شما باید تعیین کنید که آیا مشکل بیان شده مشکل واقعی است یا فقط نشانه چیزی عمیق تر است.
فراتر از بدیهیات نگاه کنید. ممکن است هدف شما به صورت مجزا مورد بررسی قرار گیرد، اما به احتمال زیاد تعدادی از عوامل مرتبط به هم وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند. برای مثال، تغییراتی که در یک بخش ایجاد میشود، میتواند در جاهای دیگر تأثیرات منفی داشته باشد و تغییر را معکوس کند.
آیا می توانید به تصمیم خود توجه لازم را بدهید؟ قبل از غواصی در حقایق و ارقام، مدتی را صرف آماده سازی خود کنید. به یاد داشته باشید که بیشتر تصمیمها روی افراد دیگر نیز تأثیر میگذارند، بنابراین به ایجاد یک محیط سازنده کمک میکند تا در آن شرایط را با هم بررسی کنید و حمایت کسب کنید.
این امر به ویژه زمانی صادق است که برای اجرای تصمیمی که شما مسئول آن هستید، باید به افراد دیگر تکیه کنید. شما باید شناسایی کنید که چه کسانی را باید در این فرآیند بگنجانید و چه کسانی بخشی از هر گروه تصمیم گیری نهایی هستند، که در حالت ایده آل فقط شامل پنج تا هفت نفر می شود.
افراد را قادر به مشارکت در بحث بدون ترس از رد سایر شرکت کنندگان آنها و ایده هایشان کنید. مطمئن شوید که همه تشخیص می دهند که هدف گرفتن بهترین تصمیم ممکن در شرایط، بدون سرزنش است.
هرچه گزینههایی که بررسی میکنید گستردهتر باشد، احتمالاً تصمیم نهایی شما بهتر خواهد بود. ایجاد تعدادی گزینه مختلف ممکن است در ابتدا به نظر برسد که تصمیم شما را پیچیدهتر کند، اما اقدام برای یافتن گزینههای جایگزین، شما را مجبور میکند عمیقتر بگردید و از زوایای مختلف به مشکل نگاه کنید.
این زمانی است که استفاده از انواع تکنیک های تفکر خلاق می تواند مفید باشد. اینها می توانند به شما کمک کنند تا از الگوهای عادی تفکر خود خارج شوید و راه حل های واقعاً خلاقانه ای ارائه دهید.
هنگامی که از انتخاب خوبی از جایگزین های واقع بینانه راضی هستید، وقت آن است که امکان سنجی، خطرات و پیامدهای هر یک را ارزیابی کنید.
تقریباً هر تصمیمی مستلزم درجاتی از ریسک است. شما به یک رویکرد ساختاریافته برای ارزیابی تهدیدها و ارزیابی احتمال وقوع رویدادهای نامطلوب – و هزینه مدیریت آنها نیاز دارید. شما همچنین می خواهید تأثیر اخلاقی هر گزینه و اینکه چگونه ممکن است با ارزش های شخصی و سازمانی شما مطابقت داشته باشد را بررسی کنید.
هنگامی که گزینه های جایگزین را ارزیابی کردید، گام بعدی این است که تصمیم خود را بگیرید!
اگر معیارهای مختلفی برای در نظر گرفتن دارید، از تجزیه و تحلیل ماتریس تصمیم برای مقایسه قابل اعتماد و دقیق آنها استفاده کنید. یا اگر میخواهید تعیین کنید کدام یک باید بیشترین وزن را در تصمیم شما داشته باشند، یک تحلیل مقایسه زوجی انجام دهید.
اگر تصمیم شما در یک گروه گرفته می شود، تکنیک هایی مانند رای گیری چندگانه و شمارش بوردا اصلاح شده می تواند به تیم شما کمک کند تا به توافق برسد.
هنگامی که ناشناس ماندن مهم است، تصمیم گیرندگان از یکدیگر متنفرند، یا تمایل افراد خاصی برای تسلط بر فرآیند وجود دارد، از تکنیک دلفی برای رسیدن به یک تصمیم منصفانه و بی طرفانه استفاده کنید. این از چرخههای بحث و استدلال مکتوب و ناشناس استفاده میکند که توسط یک تسهیلکننده مدیریت میشود. شرکتکنندگان ملاقات نمیکنند، و گاهی اوقات حتی نمیدانند چه کسی درگیر است. اگر با یک تیم مستقر کار می کنید، مدل تصمیم گیری اجماع محور هارتنت برای تشویق همه به مشارکت در تصمیم گیری مفید است.
پس از تمام تلاش و کار سختی که برای ارزیابی و انتخاب گزینه های جایگزین انجام داده اید، پیشرفت در این مرحله می تواند وسوسه انگیز باشد. اما اکنون، بیش از هر زمان دیگری، زمان “بررسی حس” تصمیم خود است. به هر حال، آینده نگری برای تشخیص اینکه چرا چیزها اشتباه پیش رفته اند عالی است. اما بهتر است در وهله اول از وقوع اشتباهات جلوگیری کنید!
قبل از شروع به اجرای تصمیم خود، نگاهی طولانی و بیعلاقه به آن بیندازید تا مطمئن شوید که کاملاً تصمیم گرفتهاید و اشتباهات رایج در این فرآیند رخنه نکردهاند.
تصمیم نهایی شما به اندازه حقایق و تحقیقاتی است که برای گرفتن آن استفاده کرده اید. اطمینان حاصل کنید که اطلاعات شما قابل اعتماد است. شما تمام تلاش خود را به کار گرفته اید تا داده های “کلید گیلاس” را نداشته باشید. این به شما کمک می کند از سوگیری تایید، یک سوگیری روانشناختی رایج در تصمیم گیری جلوگیری کنید.
نتیجه گیری اولیه خود را با سهامداران مهم مورد بحث قرار دهید تا آنها را قادر به تشخیص ایرادات، ارائه توصیه ها و حمایت از نتیجه گیری شما کنید. به شهود خود نیز گوش دهید و بی سر و صدا و روشمند فرضیات و تصمیمات را بر خلاف تجربه خود آزمایش کنید.
از تجزیه و تحلیل نقطه کور استفاده کنید تا بررسی کنید که آیا طعمه مشکلاتی مانند اعتماد به نفس بیش از حد، افزایش تعهد یا تفکر گروهی شده اید یا خیر. و ساختار منطقی فرآیند خود را با نردبان استنتاج بررسی کنید تا مطمئن شوید که در پایان یک تصمیم مستدل و منسجم ظاهر می شود.
هنگامی که تصمیم خود را گرفتید، باید آن را به روشی جذاب، آموزنده و الهام بخش به همه افرادی که تحت تأثیر آن هستند، منتقل کنید.
با بحث در مورد اینکه چگونه و چرا به تصمیم خود رسیده اید، آنها را در اجرای راه حل مشارکت دهید. هرچه اطلاعات بیشتری در مورد خطرات و مزایای پیش بینی شده ارائه دهید، احتمال حمایت مردم از آن بیشتر می شود.
اگر در نتیجه افراد به نقصی در روند شما اشاره می کنند، فروتنی داشته باشید که از نظرات آنها استقبال کرده و برنامه های خود را به طور مناسب بررسی کنید – خیلی بهتر است که این کار را اکنون انجام دهید، ارزان تر از این که اگر برنامه های شما گران (و شرم آور) این کار را انجام دهید. ناموفق.