محمد حاتمی
19 بهمن 1402

خطای اثر تکانشی

0 دیدگاه
آموزش رایگان
Rate this post

 

اثر تکانشی در تصمیم گیری

چرا هنگام تصمیم گیری، سریع بر اثر تکانشی تکیه می کنیم؟

اثر تکانشی توصیف می کند که چگونه ما اغلب در هنگام تصمیم گیری به جای اطلاعات واقعی به احساسات خود تکیه می کنیم. این به ما امکان می‌دهد سریع و آسان به نتیجه‌ای برسیم، اما همچنین می‌تواند تفکر ما را تحریف کند و ما را به سمت انتخاب‌های غیربهینه سوق دهد.

 کجا این سوگیری رخ می دهد

دوست شما محمد برای تست نمایشی که توسط یک شرکت تئاتر معتبر اجرا می شود دعوت شده است. محمد همیشه به بازیگری علاقه داشته است و این یک فرصت بزرگ برای آنها خواهد بود. با این حال، محمد دعوت نامه را همان روز دریافت کرد که متوجه شد در آزمون رانندگی خود رد شده است. محمد نه تنها عصبانی و ناراحت بود، بلکه عزت نفس او ضربه جدی خورد. در نتیجه، آن‌ها به‌سرعت به شرکت تئاتر گفتند که علاقه‌ای به تست بازیگری برای نمایشنامه ندارند، با این فرض که به هر حال نقش را نخواهند گرفت.

احساسات منفی محمد پس از رد شدن در آزمون رانندگی باعث شد تا آنها خطرات آزمایشی برای نمایشنامه را بیش از حد ارزیابی کنند. آنها احساس کردند که شانس زیادی برای شکست دوباره وجود دارد. این غیرمنطقی است، زیرا توانایی رانندگی محمد کاملاً مستقل از توانایی بازیگری او است. در نتیجه، او چیزی را که می‌توانست برایشان یک تجربه عالی باشد، از دست می‌دهد. این سناریو نمونه‌ای از اثر تکانشی است و نشان می‌دهد که چگونه گاهی اوقات هنگام تصمیم‌گیری به جای منطق به احساسات خود تکیه می‌کنیم.

 

اثرات  فردی

اثر تکانشی می تواند بر هر تصمیمی تأثیر بگذارد، اما به طور خاص در موقعیت هایی که فشار زمانی قابل توجهی وجود دارد، وارد عمل می شود. این بدان معناست که اگر ما نیاز به انتخاب سریع داشته باشیم، متوسل شدن به آن ممکن است ما را به مسیر اشتباه هدایت کند.

علاوه بر این، اثر تکانشی می تواند گزینه های ما را به شدت محدود کند. به عنوان مثال، ممکن است به دلیل برخی احساس درونی مبنی بر اینکه موفق نخواهیم شد، مایل نباشیم خودمان را کنار بگذاریم. این می تواند ما را از خارج شدن از منطقه راحتی خود در برخی مواقع جلوگیری کند و انجام این کار می تواند منجر به موفقیت بزرگ شود.

اثر تکانشی

اثرات سیستمیک

اثر تکانشی در واقع می تواند الهام بخش تغییرات مثبت در جامعه باشد، به ویژه از طریق کمپین های عمومی. این کمپین‌ها اغلب با به اشتراک گذاشتن آمار، اطلاعات و تصاویری که باعث ترس مردم از آن رفتار می‌شود، از احساس ترس برای کاهش برخی رفتارهای ناسالم استفاده می‌کنند. کارآیی جذابیت های ترس در طول سال ها به شدت مورد بحث قرار گرفته است، اما، در تئوری، این یک کاربرد بالقوه سودمند از اثر تکانشی است.

از سوی دیگر، اثر تکانشی نیز می تواند منجر به چالش های سیستمی شود. اگر فردی در یک موقعیت رهبری تصمیم مهمی برای گرفتن داشته باشد، ممکن است تنها بر اساس احساسات خود به نتیجه برسد. اگر آنها خسته یا تحت فشار زمان باشند، این احتمال بیشتر است، زیرا زمانی که منابع ذهنی کافی برای تصمیم گیری سخت و منطقی نداریم، بیشتر به اکتشافات تکیه می کنیم. در این سناریو، احساسات یک فرد می تواند بر زندگی بسیاری از افراد تأثیر منفی بگذارد.

چگونه بر محصول تأثیر می گذارد

رابط کاربری می تواند به طور قابل توجهی بر سطح تعامل عاطفی ما در هنگام استفاده از یک دستگاه دیجیتال تأثیر بگذارد. اگر طراحی را از نظر زیبایی شناختی جذاب بدانیم، ما را تشویق می کند که به تعامل با آن محصول ادامه دهیم. در همین حال، اگر طراحی را ناخوشایند یا غیرجذاب بدانیم، احساسات منفی ناشی از آن ممکن است ما را از ماندن طولانی‌تر در رابط بازدارند.

به عنوان مثال، زمانی که توییتر لوگوی خود را در ژوئیه سال 2023 به “X” به روز کرد، تغییر ناگهانی در اکثر کاربران طنین انداز نشد. در واقع، خشم عمومی را برانگیخت و بسیاری از برنامه را ترک کردند. این حکایت یادآوری عالی برای بررسی کامل واکنش های مشتری در مشتریان هدف قبل از ایجاد تغییرات عمده در رابط است. در غیر این صورت، احساسات منفی آنها ممکن است آنها را از محصول شما دور کند.

اثر تکانشی و هوش مصنوعی

همانطور که قبلاً بحث شد، زمانی که کمبود وقت یا انرژی داریم، بیشتر قربانی  این سوگیری  می شویم. این بدان معنی است که آسیب پذیری عاطفی ما ممکن است نقش مهمی در نحوه استفاده موثر از نرم افزار هوش مصنوعی داشته باشد.

فرض کنید می خواهید یک مقاله تحقیقاتی را در نیمه شب تمام کنید. تحت فشار استرس قرار گرفته اید، به طور ناگهانی به ChatGPT متوسل می شوید تا چند پاراگراف از شما بنویسد. بدون بررسی آنها، آنها را کپی کرده و در سند خود جایگذاری می کنید و چند دقیقه قبل از پایان مهلت، کاغذ را وارد می کنید. متأسفانه، شما در انجام تکلیف شکست خوردید. اطلاعات موجود در آن پاراگراف ها نادرست بود و استاد شما مشکوک بود که شما آنها را سرقت علمی کرده اید.

در همین حال، اگر یک هفته قبل از ChatGPT برای ایده‌گیری ایده‌ها و بررسی منابع خود مشورت می‌کردید، می‌توانستید این منبع را به صورت آرام و جمع‌آوری شده در طرح کلی خود بگنجانید. این می توانست با نمره بهتر و محصول نهایی ای که به آن افتخار می کردید، نتیجه داد. با در نظر گرفتن اثر تکانشی ، ما باید هوش مصنوعی را به عنوان یک ابزار مستمر به جای یک منبع اضطراری برای گرفتن بهترین تصمیمات ممکن ببینیم.

چرا این اتفاق می افتد

نظریه فرآیند دوگانه فرض می‌کند که ما دو سیستم شناختی داریم: یکی خودکار و دیگری پرتلاش. تحقیقات نشان می‌دهد که اثر تکانشی از اولی حاصل می‌شود. به‌علاوه، اثر تکانشی به این دلیل رخ می‌دهد که حالت عاطفی ما (به عبارت دیگر، احساسات فعلی ما) درک ما از خطرات و مزایای یک نتیجه خاص را تغییر می‌دهد.

اثر تکانشی در تصمیم

تفکر سیستمی دوگانه[2]

نظریه فرآیند دوگانه یک نظریه بنیادی در روانشناسی شناختی است. این نشان می دهد که انسان ها دو سیستم شناختی مجزا برای تصمیم گیری دارند. سیستم اول، سیستم 1، سریع، بی دردسر، خودکار و احساسی است، در حالی که سیستم دوم، سیستم 2، آهسته، پر تلاش، عمدی و منطقی است.

یک تصور غلط رایج وجود دارد که سیستم 1 که ریشه در احساسات دارد، ناسازگار است و همیشه منجر به تصمیم گیری ضعیف می شود، در حالی که سیستم 2 که ریشه در عقل دارد، از هر نظر برتر است. با این حال، همانطور که دانیل کانمن در کتاب خود، فکر کردن سریع و آهسته اشاره کرد، هر دو سیستم دارای مزایا و معایب هستند.

تفکر سیستم 1

این تفکر زمانی مفید است که زمانی برای مشورت وجود نداشته باشد، زیرا ما باید تصمیم فوری بگیریم. این نوع تفکر خودکار به ما این امکان را می‌دهد تا انتخاب غریزی داشته باشیم که وقتی کسی راه ما را در بزرگراه قطع می‌کند، ترمز کنیم یا برای انجام مانور هایملیچ روی کسی که در حال خفگی است، وارد عمل شویم. در شرایط اضطراری، زمانی برای نشستن و تصمیم گیری آهسته و سخت با سیستم 2 وجود ندارد.

جای تعجب نیست که اثر تکانشی از تفکر سیستم 1 نتیجه می گیرد. به جای تصمیم گیری مستدل، بر اساس وضعیت عاطفی خود سریع انتخاب می کنیم. هنگامی که ما نیاز به قضاوت فوری داشته باشیم، سیستم 1 می تواند به نفع ما باشد. اما زمانی که باید برای سنجش گزینه‌هایمان وقت بگذاریم، اثر تکانشی ممکن است ما را به تصمیم‌گیری‌های متفاوتی سوق دهد که در غیر این صورت می‌گرفتیم.

خطرات و فواید

یکی دیگر از عوامل مؤثر در اثر تکانشی ، درک ما از خطرات و مزایای تصمیم گیری خاص است. حالت خلقی ما بر ارزیابی ریسک تأثیر می گذارد که به نوبه خود بر رفتار ما تأثیر می گذارد.

هنگامی که ما تأثیر مثبت را تجربه می کنیم، تمایل داریم که یک گزینه را کم خطر و دارای مزایای بالقوه بالا درک کنیم. در مقابل، زمانی که ما تأثیر منفی را تجربه می‌کنیم، گزینه را پرخطر و دارای مزایای بالقوه کمی می‌دانیم. طبیعتاً، اگر احساس کنیم که انتخاب یک گزینه خاص منجر به بازدهی بزرگ با احتمال کمی پیامدهای منفی می‌شود، احساس بیشتری می‌کنیم. تمایل دارد به نفع خود تصمیم بگیرد.

در همین راستا، اگر احساس کنیم که انتخاب یک گزینه خاص بسیار خطرناک است و معتقدیم که از آن سود زیادی نخواهیم برد، بعید است که آن را انتخاب کنیم. به این ترتیب، تأثیری که احساسات ما بر خطرات و مزایای درک شده ما از یک نتیجه معین می‌گذارد، می‌تواند به طور قابل توجهی بر تصمیم‌گیری ما تأثیر بگذارد.

چرا مهم است

مهم نیست که چه، ما هر روز با تصمیماتی روبرو هستیم. مسلماً برخی از آنها مهمتر از سایرین هستند، اما حتی تصمیمات به ظاهر کوچک نیز می توانند پیامدهای مهمی داشته باشند. برای اطمینان از اینکه بهترین انتخاب‌های ممکن را انجام می‌دهیم، باید از اکتشافات و سوگیری‌های مختلفی که می‌توانند بر تصمیم‌گیری ما تأثیر بگذارند آگاه باشیم. به این ترتیب، می‌توانیم یاد بگیریم که چگونه از آنها دوری کنیم و تصمیمات آگاهانه‌تری بگیریم.

اثر تکانشی در خرید

چگونه از آن اجتناب کنیم

با آگاهی از اینکه احساسات ما می توانند بر تصمیمات ما تأثیر بگذارند، می توانیم یاد بگیریم که چگونه از اثر تکانشی اجتناب کنیم. وقتی با تصمیمات بزرگ روبرو می شویم، نباید منحصراً به تفکر سیستم 1 متکی باشیم. با صرف زمان برای تفکر منطقی در مورد انتخابی که باید انجام دهیم و در نظر گرفتن همه گزینه های ممکن، خود را از میانبرهای ذهنی برای رسیدن به نتیجه باز می داریم.

علاوه بر این، آگاهی از وضعیت عاطفی خود برای اجتناب از این خطای تصمیم گیری مفید است. فرض کنید می‌توانیم تشخیص دهیم که به نوعی احساس می‌کنیم، چه خوشحال، غمگین یا عصبانی. در آن صورت، می‌توانیم بپذیریم که احساسات ما پتانسیل تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری ما را دارند و با انجام این کار، به خود یادآوری می‌کنیم که تفکر سیستم 2 خود را فعال کنیم.

در هر صورت، ایده خوبی است که اگر احساسی خاص داریم، خواه بسیار هیجان زده یا غمگین هستیم، گرفتن یک تصمیم مهم را به تعویق بیندازیم. این کمک می کند تا مطمئن شویم که احساسات شدید بر انتخاب ما تأثیر نمی گذارد.

مثال 1 – ترس جذاب است

کمپین های بهداشت عمومی از اثر تکانشی برای تشویق مردم به انجام رفتارهای سالم و اجتناب از رفتارهای ناسازگار استفاده می کنند. آنها این کار را از طریق درخواست‌های ترس انجام می‌دهند، که با ارائه بدترین سناریوی ادامه مشارکت در رفتارهای خاص، باعث ترساندن مردم می‌شود.

یک مثال کلاسیک از این کمپین های ضد سیگار است که از تصاویر برای جلوگیری از سیگار کشیدن افراد استفاده می کند. برخی از کشورها تصاویری از دندان ها و ریه های افراد سیگاری طولانی مدت را در کنار بسته های سیگار نشان می دهند. علاوه بر این، چنین کمپین هایی بر شدت عواقب سیگار کشیدن با استفاده از آمار، مانند افزایش خطر ابتلا به سرطان، سکته مغزی و بیماری لثه تاکید می کنند.

دیوید هاموند و جفری تی فونگ در مقاله سال 2004 خود با عنوان «برچسب‌های هشداردهنده سیگار کانادایی و پیامدهای نامطلوب: شواهدی از سیگاری‌های کانادایی» در سال 2004، تأثیر ترس بر روی بسته‌های سیگار را بررسی کردند. به دلیل برچسب های هشدار، کمتر سیگار می کشند. هر چه افراد سیگاری تأثیر منفی بیشتری داشته باشند که معمولاً ترس و انزجار بود، احتمال بیشتری داشت که سیگار را ترک کنند یا حداقل تعداد سیگار خود را کاهش دهند.

عواطف منفی افراد را وادار به کاهش مصرف سیگار می کند و نشان می دهد که چگونه احساسات ما می توانند رفتارهای پیشگیرانه را نیز هدایت کنند. در این مورد، می بینیم که چگونه اثر تکانشی همیشه غیرمنطقی نیست، اما در واقع می تواند به تصمیم گیری های منطقی منجر شود. با این حال، ممکن است کمک کند که درخواست‌های ترس، انتخاب‌های تصادفی را ترویج نمی‌کنند، بلکه از نظر استراتژیک برای کمک به ما در انجام کار درست طراحی شده‌اند.

[1] The Affect Impulsive

[2] Dual system thinking

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کتاب عادت های میلیون دلاری

لطفا برای دریافت لینک دانلود اطلاعات فرم زیر را وارد نمایید.
preloader