ورق زدن سکه پرتاب دارت به تخته. بیرون کشیدن یک کاغذ از کلاه. مطمئنا، همه آنها راهی برای انتخاب هستند. اما همه آنها به جای تجزیه و تحلیل، تأمل و استراتژی به شانس تصادفی بستگی دارند. چیزهایی که واقعاً برای گرفتن تصمیمات بزرگ نیاز دارید که تأثیرات مهمی دارند. بنابراین، بیایید چارچوب استاندارد تصمیمگیری را مرور کنیم که به شما و تیمتان کمک میکند مشکل را مشخص کنید. گزینههای خود را در نظر بگیرید. آگاهانهترین انتخاب خود را انجام دهید. در اینجا نگاهی دقیقتر به هر یک از هفت مرحله فرآیند تصمیم گیری گروهی و نحوه نزدیک شدن به هر یک آورده شده است.
بسیاری از ما مشتاق هستیم که شنل های ابرقهرمانی خود را ببندیم و به حالت حل مسئله بپریم. به خصوص اگر تیم ما به یک راه حل وابسته باشد. اما شما نمی توانید یک مشکل را تا زمانی که درک کاملی از آنچه در واقع هست حل کنید. این اولین قدم بر روی دستیابی به زمین در هنگام تصمیم گیری تمرکز دارد. برای حل چه مشکل خاصی تلاش می کنید؟ برای رسیدن به چه هدفی تلاش می کنید؟
تیم شما احتمالاً چند حدس و حدس دارد، اما اینها می تواند منجر به واکنش های شود. مراقب باشید که زمان و تحقیق کافی را روی تصمیم خود اختصاص دهید. این مرحله زمانی است که به اصطلاح، پرونده خود را می سازید. اطلاعات مرتبط را جمع آوری کنید. این ها می تواند داده ها، داستان های مشتری، اطلاعات مربوط به پروژه های گذشته، بازخورد یا هر چیز دیگری که به نظر می رسد مناسب باشد. شما از آن برای تصمیم گیری آگاهانه و نه تکانشی استفاده خواهید کرد.
محبوبیت پرتاب سکه را سرزنش کنید، اما تصمیم گیری اغلب مانند انتخاب بین دو گزینه است. آیا سر می خواهید یا دم؟ درب شماره یک یا درب شماره دو؟
در واقع، گزینه های شما معمولاً آنقدر بریده و خشک نمی شوند. از این فرصت برای خلاقیت و طوفان فکری برای انواع مسیرها یا راه حل ها در فرآیند تصمیم گیری گروهی استفاده کنید.
با داشتن لیستی از گزینه های جایگزین، وقت آن است که نگاه دقیق تری بیندازید و تعیین کنید که کدام یک می توانند ارزش دنبال کردن را داشته باشند. شما و تیمتان باید سوالاتی مانند “این راه حل چگونه مشکل را برطرف می کند یا به هدف می رسد؟” بپرسید؟ و “مزایا و معایب این گزینه چیست؟”
با پاسخ های خود صادق باشید (و در صورت امکان از آنها با اطلاعاتی که قبلاً جمع آوری کرده اید پشتیبان تهیه کنید). به تیم یادآوری کنید که این در مورد حمایت از پیشنهادات خود برای “برنده شدن” نیست. بلکه در مورد کوچک کردن گزینه های شما تا بهترین تصمیم است.
این همان لحظه بزرگی است که شما و تیم واقعاً تصمیم می گیرید. شما همه گزینههای ممکن را شناسایی کردهاید، شواهد پشتیبان را در نظر گرفتهاید و آمادهاید انتخاب کنید که چگونه به جلو حرکت کنید. با این حال، به خاطر داشته باشید که هنوز فضای شگفتانگیزی برای انعطافپذیری در اینجا وجود دارد. شاید شما یک جایگزین را اصلاح کنید یا چند راه حل پیشنهادی را با هم ترکیب کنید تا بهترین گزینه را برای مشکل خود و تیم خود در فرآیند تصمیم گیری گروهی پیدا کنید.
گرفتن یک تصمیم بزرگ کار سنگینی را می طلبد، اما این تنها بخش اول فرآیند است. اکنون باید آن را عملی کنید. این وسوسه انگیز است که فکر کنیم تصمیمات پس از اتخاذ خود به نتیجه می رسند. اما به ویژه در یک محیط تیمی، سرمایه گذاری به همان اندازه برای تصمیم گیری و اجرای موفقیت آمیز آن در فرآیند تصمیم گیری گروهی بسیار مهم است.
همانطور که خود تصمیم شروع به تکان دادن می کند، وقت آن است که نگاهی به آینه عقب بیندازیم و در مورد اینکه اوضاع چگونه پیش رفت فکر کنید.
آیا تصمیم شما آنطور که شما و تیم امیدوار بودید عملی شد؟ چی شد؟ هم خوب و هم بد را بررسی کنید. در زمان نیاز به گرفتن مجدد چنین تصمیمی، چه چیزی را باید در نظر داشته باشید؟
احتمالاً متوجه این واقعیت هستید که فرآیند تصمیم گیری نسبتاً جامع است. و حقیقت این است که این مدل احتمالاً برای تصمیمات کوچک و بیاهمیتی که شما یا اعضای تیمتان باید بگیرید، بیش از حد است. تصمیم گیری در مورد اینکه آیا باید تاکو یا ساندویچ برای تیم خود در خارج از سایت سفارش دهید، این بحث و گریس آرنج را تضمین نمی کند. اما دریابید که کدام پروژه بزرگ را در اولویت بعدی قرار دهید؟ این نیاز به تفکر دقیق و مشارکتی دارد.